محل تبلیغات شما

آرمان جاویدان

در هفته نهم لیگ برتر ، جام شاخاب پارس و در روز  آدینه دهم آبان هزار و سیصدو نود هشت ، دراستادیوم یادگار امام تبریز و با باشندگی 70 هزار تبریزی ، همتازی(مسابقه) میان استقلال و تراختور آغاز شد و آنچه بر آن هستیم در این نوشته به آن بپردازیم ، نه سخن درباره ورزش و بازی فوتبال ، که بررسی آنچه در این بازی گذاشت می باشد . پیش از آغاز سخن باید به خواننده این سمیره ها(خطوط) بگویم که آنچه در آن بازی رخ داد به باور من بیشتر از آنکه رنج آور باشد ، شادمان کننده است. اینکه چرا چنین باوری دارم را در بازپی نوشته زیر خواهید خواند.

از روشهای بسیار برجسته و آشکار پانترک ها در ایران یکی اینست که خود را در میان آذری ها  می  اندازند تا بیشتر به نگر آیند و پس از آن خود را به آذری ها می بندند و چنین وانمود و رسانیدار(تبلیغ) می کنند که ایها الناس ! ببینید ، اینهمه آذربایجانی چنین گفته و چنان باور دارند که ما می گوییم . به گزاره دیگر ، یکی از روشهای پانترک ها ، بزرگ و پرشمار نشان دادن خویش است . آنچنان که نویسنده در فیلم پخش شده از کانال 7 تلویزیون ترکیه که به ، چه چه و به به گفتن کار آنان می پرداخت دیدم ، کسانی که درود سپاهی به تبهکاری های رژیم پانترکیستی می دادند ، از چبیره(جمعیت) 70 هزار تنی استادیوم ، به هزار تن هم نمی رسیدند . پس نخستین شُوند(دلیل) شادمانی من از آنچه رخ داد نخست این است که نوکران ترکیه به گزارش فیلمی که دیده شد ، چبیره (جمعیت) اندکی بود که اگر بیشتر می بودند کانال یاد شده تنها بخشی از استادیوم را که پانترکها نشسته بودند نشان نمی داد و با ذوق زدگی به پخش فیلم از دیگر بخش های استادیوم نیز می پرداخت.

دومین نکته ای که پس از این رویداد شادمانی من را برانگیخت این بود که تاکنون پانترکها اینچنین آشکار به سیم آخر نزده بودند و تاکنون همیشه خود را در پشت ماسک آذربایجانی بودن پنهان می داشتند . ویک(اما) اینبار ماسک از چهره برداشتند و کیستی راستین خود را نه تنها به آذری ها که به همه ایرانیان نمایان ساختند . پانترکها تاکنون نگرانی خویش را زبان دلنشین ترکی یاد می کردند و از جدایی با جمهوری باکو می نالیدند ، ویک اینبار نشان دادند که داستان چیز دیگریست . هرچند پیشتر نیز همگان آنرا می دانستنیم ، ویک(اما) آنان حاشا می کردند . اینبار آشکارا دانسته شد که دل دردِ پانترک ها نه از زبان مادری است و نه از جدایی از جمهوری باکو . آنچه دلِ آنان را به درد آورده ، گرفتاری ارباب است و آنچه پیوست به آن را می خواهند نه ایرانی شمالی(جمهوری باکو) که ترکیه است . بر هر انسان کم خردی آشکار است که کُشتار ن و کودکان ستمدیده ایرانی تبار کُرد از سوی ترکیه نمی تواند به آموزش زبان مادری در ایران بهم بستگی داشته باشد و هیچ بهم بستگی به آنچه پانترک ها پیش از این خود را بدان دلواپس نشان می دادند ندارد . پس ، از این که پانترکها دست خود را رو کرده اند و جای هرگونه حاشا را بسته و آشکارا نشان دادند که دغدغه شان چیست ، شادمان هستم ، چرا که پیش از این چنین خود را ننمایانده بودند.

نکته سوم که جای شادمانی دارد این بود که این کار را در زمانی انجام دادند که جمهوری اسلامی خود با گرفتاری های بسیار دست و پنجه نرم می کند و هیچ رقم و به هیچروی گرفتاری نوینی را بر نمی تابد . شاید اگر نوکران ترکیه این کار را در پیغان هایی(شرایطی) که تحریم های سفت سخت کنونی نبود می انجامیدند ، جمهوری اسلامی کار آنها را با دیده گذشت می نگریست ، ویک(اما) در روزگاری که هزار و یک گرفتاری در کشور است ، بسیار دور می دانم که در پیغان های(شرایط) کنونی کشور ، جمهوری اسلامی نگاه خشمگینش را بسوی نوکران ترکیه ندوزد . کاری که چند نوکر ترکیه در استادیوم انجامیدند ، چُرت آگاهانه یا ناآگاهانه پاسخگویان(مسئولین) را پاره کرد و از این پس نوکران ترکیه نیز همچون دیگر دشمنان جمهوری اسلامی بطور جدی رصد خواهند شد.

نکته چهارم در شادمانی من از این کار پانترک ها ، بیدار کردن ایرانیان آذری و دیگر ایرانیانی بود که تاکنون نوکری ترکیه را از سوی پانترکیست ها چندان ندیده بودند و یا چندان به آن باور نمی داشتند . به باور نویسنده ، کار پانترک ها که براستی ارزش رسانیداری(تبلیغی) بالایی داشت ، به جای آنکه به سودشان پایان پذیرد به یک پاد رسانیدار(ضدتبلیغ) برای خودشان دگر می شود . گوش ها و چشمهایی که در شهرهای آذری یا بیرون آذربایجان کارهای بیگانه پسند آنان را ندیده و یا باور نمی داشتند ، اینک همگی به کار آنان پروادار(متوجه) شده و حساسیت از این پس بر پانترک ها و رفتارشان بیشتر خواهد شد.

و واپسین و پنجمین نکته ای که شُوند شادمانی منست اینست که پانترکها نشان دادند تبریز را نمی شناسند . تبریز همچون چدن است ، دیر گرم می شود ویک آنگاه که گرم شد به زودی سرد نخواهد شد . آنگاه که خشم شهر شماره یک ایران و جهان به اندازه ای رسد که در مشروطه رسید ، دیگر دشمنان آذربایجان و نوکران ترکیه را هیچکس رهایی نتوان داد.

آرمان جاویدان ، 15 آبان 98

شهر شماره یک ایران و جهان

فوتبال در شهر شماره یک ایران و جهان ، تبریز

« چه کسی ترک است؟ »

، ,ها ,ترکیه ,نمی ,کار ,جمهوری ,از این ,خود را ,پانترک ها ,نوکران ترکیه ,را در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شادی و نشاط در مدرسه، محیط امن آموزش