محل تبلیغات شما

آرمان جاویدان

گفتار یکم

سال 1383 است. از آن سالهاییست که در آبخوست کیش رهنوردان بسیاری نه تنها از سرتاسر ایران که از کشورهای نیمروزین شاخاب پارس نیز آمده اند. از آنجایی که دوستی داشتم که از دهه 60 برادر بزرگش مغازه داری در کیش را آغازیده بود ، بسیار به آنجا می رفتم و کاری چندین هفته آنجا بودم. با آغاز روز چون دوستم به مغازه می رفت من نیز به همراه او به مغازه می رفتم چرا که با گرمای آنجا جای دیگری برای رفتن نبود! دوست من و برادرش در سال 1383 به من چنین می گفتند :

در کیش ما از همه جا رهنورد داریم. از جاهایی از ایران که ناگریز نامش را هم پیش از این نشنیده بودیم. ناگریز از روسیه و تک و توک از کشورهایی اروپایی هم که تا دبی آمده اند اینجا پیدا می شوند. در میان همه این رهنوردان که از شهرها و ناگریز کشورهای گوناگون هستند ، مشتریان تبریزی با دیگران واگردان(متفاوت) هستند. از آغاز که از در اندر می شوند می شود گمان برد که تبریزی هستند. آنان سنگین هستند و هرگز در رفتار و سخنانشان لودگی دیده نمی شود. هرگز برای کاست(تخفیف) خود را سبک نمی کنند. با اینهمه تاکنون ندیده ام کالایی بخرند که شایسته نباشد. همیشه بهای کالاها را از چندین مغازه دیگر گرفته اند و شنوادان(اطلاعات) آزگاری(کاملی) از آن دارند. آنگاه که کالایی را شایسته یافتند مانند یک جنتلمن بهای آنرا می پردازند و اگر کالایی را شایسته ندانند به مفت نیز نخواهند خواست.

گفتنی است که آن دوست ما از بُن آذری نبوده است که بخواهد از همشهری های خود نیک بگوید. خانواده او از استان گیلان و شهر صومعه سرا بودند. خود وی نیز در تهران زاده و بزرگ شده بود. ما چنین سخنی را به دیسه(شکلی) دیگر بارها از سگالشگران(مشاوران) املاک و راننده های تاکسی نیز در کیش بارها شنیده ایم.

گفتار دوم

پاییز سال 1396 است. دلار دارد به چابکی بالا می رود. در یک تاکسی که میان چارک و بندر شاه عباس بزرگ را می پیماید گفتگوی اندازه داری(اقتصادی) در میان است. ماشین جهار رهنورد دارد. بجز من از میان سه رهنورد دیگر ، دو تا بندرعباسی است و یکی کرمانی. راننده نیز زاده و بومی بندرلنگه است و در گفتگویی در یافتم که از برادران سنی ما است. راننده می گوید :

همه این شلوغی ها و بدبختی ها بازخواهد پایید و گردهم آمدن مردن در شهرهای گوناگون بیهوده است. تا هنگامی که تبریز بپا نخزید هیچ چیز دگر نخواهد شد.

من که تا پیش از شنیدن نام تبریزی نیمه خواب در چرت زدن بودم با شنیدن نام تبریز(شهر شماره یک ایران و جهان) گوشهایم تیز شد و آزگارا بیدار شدم که ببینم در نیمروز ایران و در کرانه های شاخاب پارس ، آنها از تبریز چه می گویند.

رهنورد کرمانی که چنین می گفت که در کیش کارگری می کند و به روستایش در کرمان می رود نیز در نیروداد(تایید) سخن راننده گفت : ها والله ، ما هم تو روستا همیشه همینو می گیم. دو رهنورد بندرعباسی نیز در نیروداد(تایید) سخن آنان افزودند : تبریز اجاق و شهر امید ایرانیان است. تا تبریز کاری نکند بخاری از هیچکس بلند نمی شود. دلاویز اینجاست که آنها از آشکوب های(طبقات) پایین انجمن(جامعه) بودند نه دکتر یا استاد دانشگاه. جایگاه و برند تبریز آنچنان است که ناگریز در شهرهای نیمروزین ایران هم همه جایگاه تبریز را می شناسند.( بازنمایی می کنیم که آماژ ما از این نوشته ، نشان دادن جایگاه بلند و بی مانند تبریز در دل ایرانیان است و ما را با سخنان ی کاری نیست).

گفتار سوم

هر یک از ایرانیان در درای زندگی دست کم یکبار گذرش به تهران می افتد. با آنکه شهر شماره یک ایران(و جهان) تبریز است ، با اینهمه تهران پایتخت برگزیده شده و ایرانیان برای کار گهگاهی به آنجا می آیند. کسانی که به تهران آمده اند یا در تهران می زیند آگاه هستند که اگر بیش از نیمی از مردمان تهران آذری نباشند ، دست کم نزدیک به آن ، آذری هستند. اندازه داری(اقتصاد) تهران که بی گمان در دست آذری هاست و یکی دوسالی هم هست که برادران ایرانی کُرد نیز جای خود را در فروش و پخش میوه در تهران باز کرده اند. همچنین اگر از یک زاده تهران بپرسید ، در درای سال شاید بیشینه دو تهران راستین در تهران ببیند. اینرا از این روی گفتیم که تهران یک ایران هشت میلیونی است و از همه شهرهای میهن نازنینمان در آن می توانید یافت. در همین تهران اگر شما در نشستی یا جایی بفهمند که شما تبریزی هستید ، دوباره و از نو شما را نگاه خواهند کرد . گویی به چیز واگردانی(متفاوتی) برخورده اند که پیش از این درباره جایگاه بلند آن شنیده اند. در تهران ، تبریزی بودن یک کلاس است. اگر سخن ما را باور ندارید ، به تهران بیایید. اگر توانستید خود را تبریزی جا بزنید ، درستی سخن ما را در خواهید یافت.

گفتار چهارم

روزهای پایانی آبانماه نود و هشت است. نویسنده با یک تاکسی از چالوس بسوی کرج می رود. در تاکسی یک راننده کرجی ، دو هممیهن بسیار پولدار بوشهری ، یک هممیهن محمودآبادی و نویسنده این سمیره ها(خطوط) نشسته است. اینبار چون سیکل خواب نویسنده از بُن بهم ریخته بود ، خواب نبودم و چیزی را شنیدم که خنده ناخوداگاه من را به همراه داشت و رهنوردان در تاکسی به نادرستی چنین اندیشیند که من آنان را به ریشخند گرفته ام. سخن در انباشت همان بود که در راه میان چارک تا بندرعباس شنیده بودم. رهنورد محمود آباد با سخن گفتن از واخواست ایرانیان گرسنه و بی پناه به گرانی یکباره بنزین گفت :

این شلوغی ها هم خواهد خوابید. تا تبریز بپا نخیزد هیچ چیز دگر نخواهد شد.

اینجا بود که در میان نیروداد(تایید) دیگر رهنوردان و راننده تاکسی ، من خنده ام گرفت که چون خواستم جلوی آنرا بگیرم ، بدتر شد و به پوزخند مانست و نگاه های خشمگین را بسوی من برگرداند. خنده ام خوردم و با پوزش از رهنوردان چبود خنده را برایشان بازگو کردم ، هرچند آنان نیز باور نکردند که چنین سخنانی در راه میان چارک و بندرعباس از سوی دیگر ایرانیان گفته شده باشد. ( بازنمایی می کنیم که آماژ ما از این نوشته ، نشان دادن جایگاه بلند و بی مانند تبریز در دل ایرانیان است و ما را با سخنان ی کاری نیست).

گفتار پنجم

کسانی که تبریزی هستند یا بسیار در تبریز ماندگار شده یا فراوان به شهر شماره یک ایران و جهان رفت و آمد می کنند ، می دانند که تبریزیان دو بخش هستند. یک بخش که تبریزیان نژاده(اصیل) و بومی آنجا هستند و در میان آنها مردمان شهرهای دیگر را که با فرهنگ برتر تبریزی آمیخته شده اند جای دارند ، و گروه اندکی دیگر که براستی دانسته نیز از کجا سر از برترین شهر جهان در آورده اند و پانترک نام دارند. داستان تبریز با پانترک ها ، به یل نیرومند ، جوان و زیبارویی  می ماند که رستم نیز یارای پیکار با او نیست ، با اینهمه چند مگس بی ارزش دوروبر او می گردند. آنگاه که به شهر مدرن ، با فرهنگ تبریز اندر شدید ، آکشار است که فروغ شهریگری(تمدن) برتر را نزد تبریزیان با چشمان خود خواهید دید. ما تا آنجا پیش می رویم که می گوییم بر شهروندان پاریس و لندن است که برای آموختن شهریگری به شهر مدرن تبریز بیایند و از تبریزیان فرهنگ و زیستن شهریگرانه(متمدنانه) بیاموزند. آنگاه که به شهر شماره یک ایران و جهان آمدید ، نگران آن چند مگس هم نباشید. ه کش در همه سوپرمارکت های این شهر برتر یافت می شود.

 

شهر شماره یک ایران و جهان

فوتبال در شهر شماره یک ایران و جهان ، تبریز

« چه کسی ترک است؟ »

، ,یک ,تبریز ,تهران ,نیز ,شهر ,ایران و ,یک ایران ,در تهران ,است که ,از این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مشایخ امام زاده محمود در گذر تاریخ